سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوه ی مولا گرفته بود

تنها میان مردم بیعت فروش شهر
انبوه کینه دور و برش را گرفته بود

دلواپس غریبی امروز خود نبود
امّا دلش به خاطر فردا گرفته بود

دیدی که از ارادت دیرینه ی حسین
یک کوفه زخم در بدنش جا گرفته بود

با سنگ پای بیعت او مُهر می زدند
باور نکرد از همه امضا گرفته بود

این شهر خواب بود و ندانست قدر او
هر شب برای مردمش احیا گرفته بود

جُرمش چه بود؟ نسبت نزدیک با علی
آن شعله ها برای همین پا گرفته بود

           محمد ارجمند


[ سه شنبه 91/7/11 ] [ 9:54 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 384
بازدید دیروز: 338
کل بازدیدها: 1187277